vasael.ir

کد خبر: ۱۵۸۱۱
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۸:۵۳ - 30 January 2020
حجت الاسلام رضائیان / ۲

یادداشت شفاهی | سیره عقلا در مقابله به مثل / عدم مقابله با آمریکا تخلف از قرآن است

وسائل ـ استاد درس خارج حوزه علمیه قم گفت: اگر کسی دل به آیات کریمه نداده باشد و در فرآیند اجتهاد هم نیامده باشد و به دین ما هم نباشد سیره عقلای عالم این دو نکته را همراه خود دارد؛ یک، در مقابل زورگو که بی منطق است فقط باید پاسخ داد، منتها با تدبیر و درخور، دوم، پاسخ باید در شان و متناسب آن عنوان باشد عنوانی که بین عقلای عالم زیر سوال رفته، عزت و امنیت امت است.

حجت الاسلام رضائیان استاد درس خارج حوزه علمیه قم در یادداشتیسیره عقلا در مقابله به مثل / عدم مقابله با آمریکا تخلف از قرآن است شفاهی به تبیین ابعاد مختلف بحث حق مقابله ایران در برابر جنایت بزرگ آمریکا در ترور سردار شهید قاسم سلیمانی پرداخت؛ در ادامه متن این یادداشت را می‌خوانید:

 

مقابله به مثل در قرآن

این شهادت بزرگ زیبایی‌ها و نکات زیادی دارد تا ماهیت آن روشن شود، اما آنچه که اتفاق افتاد برخی خواستند اینگونه القا کنند که در مواجهه با این اتفاق ما نیز باید به همان مقدار از فرماندهان آنان را از بین ببریم و تمسک به آیات کریمه داشتند که در جنگ احد اتفاق افتاده بود.

در این آیه این طور نازل شد که مقابله به مثل داشته باشید و چند آیه این پیام را دارد که در سور نحل، حج و بقره آیاتی آمده که مثل بودن را مشخص می کند، فارغ از این که نقل سندیت آن چگونه است و درست است یا خدشه دار است که البته محل تامل است و در جای خود باید بررسی شود و این گفته متعلق به مسلمانان است و باید بررسی شود.

باید بین دو جهت تفکیک کرد ما وقتی می‌خواهیم به یک عنوان بپردازیم حکمی را کشف کنیم و در مورد آن صحبت کنیم، فهم ما از این مسئله برای رسیدن به حکم درست و حکم الهی منوط به این است که ما ببینیم این عنوان و سؤالی که ذیل آن عنوان مطرح است تحت کدامیک از عناوین شرعی واقع می‌شود؟

ممکن است یک مسئله از چند جهت دارای حکم باشد لزوما یک واقعه دارای یک بعد نیست، این قضیه دارای ابعاد مختلف است و می‌تواند عناوین متعددی نیز پیدا کند، این نکته مهمی است که تمام مجتهدین به آن مسلط هستند که هر حیثی می‌تواند دارای حکم جدیدی باشد در عناوین حقوقی نیز همین گونه‌ است.

 

نگاهی حقوقی به مسئله مقابله به مثال

در عناوین حقوقی هم ممکن است که یک فعل اتفاق افتاده باشد، اما ممکن است یک جنبه عمومی داشته باشد مدعی العمومی داشته‌ باشد یا یک جنبه خاص داشته باشد؛ آنچه که خاص اتفاق افتاده یک جنبه خاص دارد و آن جنبه عمومی است.

یک جرمی اتفاق می‌افتد، یک جریمه عام دارد و یک جریمه خاص دارد و متناسب با آن اتفاق اجتماعی که رخ داده است؛ لذا قانونگذار آنجا مدعی العموم است و حق عموم را مطالبه می کند، این مسئله یکی از ابتدایی ترین مسائلی است که در فقه و حقوق عمومی و خصوصی مطرح است.

در این موضوع نیز همین طور است اگر بپذیریم به مثل آنچه که اتفاق افتاده باید اتفاق بیفتد، یعنی در تعداد و در رده باید یکی باشند، به اندازه او باشد؛ یعنی فرد را نگاه کنیم ما به مثل او کسی را نداریم که بخواهیم مبارزه کنیم، یعنی ارزش شخصی او را تنها مدنظر داشته باشیم.

اگر بگوییم یک انسان در مقابل یک انسان؛ در نظام فعلی این موضوع قابل پذیرش نیست و انسان ها را با توجه به جایگاه‌شان نگاه می‌کنند و ارزش گذاری می‌کنند، چه بسا آنها حاضر بودند تمام ژنرال‌های خود را بدهند یکی مانند مرحوم حاج قاسم سلیمانی داشته باشند و این جمله را بعضا گفته بودند، لذا مثلی وجود ندارد که معارضه صورت بگیرد.

قسمت دوم، قاعده خیلی روشن وجود دارد در بحث این که ما بخواهیم کسی را به عنوان مجرم بشناسیم می گوییم «گاهی سبب اقوای از مباشر است» یعنی گاهی وقتی جرم مستقیما توسط فرد الف صورت گرفته و شلیک آخر توسط او صورت گرفته و ماشه آخر را او چکانده، اما در فقه ما و نظام حقوقی ما این موضوع مطرح است که باید دید این فرد که مباشر این کار است و مستقیما این کار را انجام داده، فعل به او انتساب پیدا می‌کند یا به کسی که به او دستور داده که سبب باشد.

گاهی سبب یا دستور دهنده یا کسی که ملزم کرده این فرد را به اینکه شما باید این فعل را انجام بدهی، گاها تحکم رئیس یا کسی که دستور داده بیش از مباشر کار است. او را متهم قرار می‌دهند و او باید مواخذه شود، اگر طبق گفته این آقایان که گفته‌اند این‌گونه القا کنند که مثل باید اتفاق بیفتد با این قاعده اگر باشد فقط باید شخص کسی که دستور داده که خود رئیس‌جمهور آمریکا برعهده گرفته که این فعل را به خودش منتسب کرده و اعلام کرده که به دستور من این اتفاق افتاده، شخص او و افرادی که تحت تأثیر و تهییج ترامپ این کار را کرده‌اند باید اینها دقیقا محاکمه و اعدام شوند و مقابله به مثل اینگونه باید صورت بگیرد.

اگر هم باشد اول این است و بعد تازه مباشرین یعنی کسانی که اقدام کرده اند که ارتش آمریکا است، یعنی آنهایی که این کار را انجام دادند، این موضوع طبق نگاه اول چنین حکمی دارد. اما اساسا در این قضیه یک عنوان کلان‌تری اتفاق افتاده و آن این است که ما وقتی یک شخص حقیقی را مورد هدف قرار می دهیم گاهی یک عنوان حقوقی مورد هدف قرار می‌گیرد.

گاهی می‌گوییم فلانی کشته شد یا جسارت به آدمی می‌شود که فلان شان را داشت مثلا مدیر مدرسه بود جلوی بقیه این کار را مرتکب شدید و شان حقوقی پیدا کرده؛ لذا به میزان اهمیت آن جایگاه حقوقی اثر حقوقی که بر او بار می‌شود بیشتر خواهد بود. حال برای فهم این عنوان حقوقی خیلی روشن است یکی از مواردی که در سیره عقلا برای ما در فقه کارساز است این که تطبیق عنوان حکم بر مصداق و موضوع خارجی را برای ما مشخص می‌کند.

همه فقها این را قبول دارند که در اینجا مصداق بیرونی این موضوع باید توسط سیره، فهم شود؛ عرف او را می‌شناسد که این حکم بر کدام موضوع بار شده است. لذا الان نگاه کنیم معادل اینکه چه کسی باید مورد هدف قرار بگیرد، عرف، شخص را مطرح نمی‌کند، بلکه نظام سلطه را در مقابل آن قرار می‌دهند.

ما اگر در آیاتی که در این زمینه وجود دارد دقت داشته باشیم، مثل آیه 194 سوره بقره «الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ؛ این فرازی که فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ».

این مثل را چه کسی در عنوان حقوقی مشخص می‌کند، برای تعریف این عنوان حقوقی یا باید برگردیم به سیره عقلا و فهمی که عرف از آن دارد که مثل آن را یک ژنرال و یک لشکر نمی‌داند و نظام سلطه می داند و خود آنها نیز آن را پذیرفته‌اند.

رئیس‌جمهور یک عنوان حقوقی است که یک رئیس‌جمهور به عنوان یک دولت و نظام این عنوان را برعهده گرفته که این کار منتسب به ما است؛ اینجا عنوانی که به مثل قرار می‌گیرد این است که شما نظام سلطه ای که محور و رکنش، رئیس‌جمهور است، او در مقابل شما قرار گرفته است و او باید مورد معارضه قرار بگیرد. نظام سلطه عنوان حقوقی است و در همه جای دنیا در مقابل این عنوان حقوقی این واکنش را دارند که عنوان حقوقی را متناسب با خودشان لحاظ می کنند.

لذا وقتی اینها با این بهانه ترور کردند بهانه اینها با یک عنوان حقوقی دفاع از امنیت ملی که یک عنوان حقوقی است در افغانستان و عراق و جاهایی مختلف دنیا میلیون ها آدم را کشتند و یک عنوان حقوقی دفاع پیش دستانه را دست آویز قرار دادند که هنوز انفاق نیفتاده است.

یعنی هنوز اتفاقی نیفتاده و گفتند وجود این سردار بزرگ بنا بوده منتهی به خطری شود که هنوز اتفاق نیفتاده است، نگفته اند به جرم قبل، گفته اند بنا بوده خطری طراحی شود و تهدید شویم؛ یعنی عنوان حقوقی که هنوز اتفاق نیفتاده است، یعنی اینها خودشان این فعل را به عنوان حقوقی انجام داده اند.

 

سردار سلیمانی از شعائر نظام ما بود

حال دقیقا مقابله به مثل باید بر اساس آیه قرآنی صورت بگیرد و این عنوان حقوقی که ما در اینجا داریم خیلی بیش از این است، عنوان حقوقی که ما داریم این است که نه اینکه رئیس یک قوه از سپاه ما مورد معارضه قرار گرفته بلکه شخصی است که نماد شده و جزو شعائر نظام ما به حساب می‌آید، نماد مقاومت در منطقه، مبارزه با ظلم و کفار و طاغوت در نظام ما عنوانی با نام عزت ملی و امنیت ملی پیدا کرده است.

دیگر جمله مشترک در تمام اینها این بود که امنیت ما به این شخص مرهون است، همه می‌دانند یک نفر در یک جایگاه نمی‌تواند به تنهایی کار کند؛ اما این فرد زمانی که نماد شد و شما آن نماد را زدید، یعنی یک حقیقتی را زده اید. خیلی از سرداران ما به شهادت رسیدند، اما این فرد نماد شده است زمانی که شما این نماد را زدید و خروش پرشور میلیونی که در دنیا سابقه ندارد، الا در کشور خودمان که فقط در مراسم حضرت امام مشاهده کردیم.

مردم این نماد را با امنیت شان گره زدند و افتخار می کردند، حال اگر شما عزت و امنیت را زدید و او بنا به حرف شما قرار بود طراحی کند که امنیت ملی شما به مخاطره بیفتد، اما شما عزت و امنیت درون قلب‌های چند میلیون نفر را خدشه دار کردید که معادل آن را بیرون پیدا نمی کنید، الا اینکه عزت و امنیت نظام سلطه گر شما مورد خدشه قرار بگیرد؛ یعنی مقابله به مثل بر مبنای حرف خودشان صادق است.

در کنار این جمعیت کشته می‌دهیم یعنی مردم نمی‌دانستند که در جمعیت ممکن است به آنها آسیبی برسد، چرا پیرزنی در مصاحبه اعلام می کند ای کاش من و فرزندم رفته بودیم و سردار زنده بود؛ چون آن شخص را نماد و هویت خودش و کشورش می‌داند؛ لذا این نگاه، نگاه فقه سیاسی به نظام است که برخی ندارند و برخی نخواسته اند که ببینند، لذا این رویکرد خیلی مهم است.

در زمان رسول اکرم صلی الله علیه و آله عناوین حقوقی به شکل امروزی متداول نبوده و شکل خاصی نداشته است، بنابراین مقابله به مثل که ما بحث می‌کنیم یکی از عناوین حقوق بین الملل است که در مورد آن صحبت و گفتگو می‌کنند، چون عناوین حقوقی شکل خاص و متمایز به خودش گرفته است.

قرآن در آیه 126 سوره نحل می‌فرماید «وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ» در این آیه کریمه اشاره دارد که خداوند خود را پشتوانه این کار قرار می‌دهد و نکته دوم اینکه عقوبت داشته باشید و این عقوبت با صبر معنا می دهد که جزو راهکارهاست.

یعنی ممکن است گاهی تهدیدهای شما به مرور زمان انجام شود، در عقوبت نسبت به آنها اثرگذار باشد و رعب و وحشت آنها مستمر باشد و یک دفعه بی تدبیری به خرج ندهید و به قول رهبر معظم انقلاب این تنها یک سیلی بود که زده شد که این حرف خود یک پیام داشت که منتظر بقیه انتقام باشید.

 

کشتن تمام نظامیان آمریکا هم تقاص خون شهید سلیمانی نیست

این شهید در کنار جرات و شهامت، تدبیر داشت یعنی دل‌ها همگی داغدار است، اما باید با تدبیر پاسخ دهیم و باید به خواسته‌های‌مان برسیم و تنها هدف قراردن عده ای مدنظر نیست، یعنی اگر تمام نظامیان آمریکا و ایادی کفر را ساقط کنیم، برای مردم ایران معادل یک قطره خون این شهید و امثال او نیست.

آیه 60 سوره حج«ذَٰلِكَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ» اگر ما مقابله به مثل کردیم و بعد پاسخ دادند اینکه این نسبت و مواجهه صورت گرفت و شما این نسبت را با آنها مشخص کردید؛ اما اتفاقاتی افتاد و مورد خواست شما نبود، اما بالاخره لازمه این فعل بود.

برخی مرعوب عملیات روانی دشمن قرار گرفته و دنبال این هستند که بگویند اگر شما انتقام گرفتید، آنها نیز اقدام می‌کنند، چه می شود؟ اگر شما به مثل او را زدید و ترسیدید که مورد تعدی قرار بگیرید، حال نه اینکه بترسید مورد تعدی هم واقع شوید اینجا خداوند متعال در همان زمینه پاسخ می‌دهد، خداوند پشت شماست؛ شما عقب نکشید، لذا بعضی از این آقایان این آیات را ندیدند.

در این عنوان حقوقی یکی از مطالبی که باید دقت کنیم و با فقه نظام نسبت به او تامل دیگری داشته باشیم این است که اتفاقی که در حال وقوع است دقیقا بعد از این تعدی، آنها پیام فرستادند، واسطه قرار دادند که ما این مقدار زدیم، شما نیز این مقدار باید جواب بدهید که نشانه ضعف و ذلت و خواری اینهاست و در گفتار آنها مشهود است.

ما نباید ذیل حکم طاغوت قرار بگیریم، فارغ از اینکه سردار سلیمانی چه عنوانی داشت، امنیت ملی یک عنوان است و عنوان دیگر این است که طاغوت با دیکته کردن حتی درباره نحوه انتقام گیری و با این فعل بر شما حکم می کند؛ در حالی که خداوند متعال بر شما حکم کرده که نسبت به حکم او مقابله کنید.

 

عدم مقابله با آمریکا خلاف قرآن است

بنابراین چند حکم دارد: اینکه ما اصلا مقابله نمی‌کردیم که دقیقا خلاف آیه بود، آنها تحکم می کنند که شما پاسخ ندهید یا به میزانی که ما مشخص می‌کنیم که در هر دو حالت خلاف آیات کریمه است.

سوال این است که کدام انسان شرافت مندی عزت و امنیت را با پول مبادله کند؟ این مردمی که در صحنه بودند خیلی از آنها دچار مشکل اقتصادی شدید هستند، اما برای عزت و امنیت در این تشییع شرکت کردند و اینها حاضر نشدند عزت و امنیت را با پول جابه‌جا کنند، فقط افرادی این کار را می‌کنند که عزت و آبرو و دارند که شارع مقدس روی آن حساس است.

همان که حضرت آیت الله جوادی آملی سالیان قبل اشاره داشتند که برخی دیاست سیاسی دارند، یعنی کدام انسانی است که امنیت و آبروی خود را با پول معاوضه کند؟ به هر حال این صداها یا ندانسته است یا تحت عنوانی است که ایشان اشاره داشته‌اند.

نکته بعد اینکه اساسا وقتی طرف شما مستکبر است و خوی حیوانی دارد، اگر مبارزه نکنید و ببیند شما سست هستید، به جای یکی، چندین بار دیگر شما را اذیت می‌کند، این یک فهم خیلی روش در مبارزه با حیوانات است؛ چه بسا سستی ما در پاسخ‌های پیشین یکی از عوامل جسارت جدید بود، اگر پاسخ قاطع می‌دیدند و می شنیدند، جرات چنین جسارتی به خود نمی دادند، تعلل های زیاد باعث توهین و تهدید و تحریم‌های بیشتر شد، لذا باید پاسخ متناسب در زمان خودش بگیرد.

 

پاسخ به‌هنگام و متناسب به زورگویان سیره عقلای عالم است

اگر پاسخ متناسب و در زمان خودش نباشد، جرات جسارت به طرف مقابل داده می شود؛ لذا آیات کریمه اشاره دارد که شما به گونه‌ای باید پاسخ دهید که افرادی که پشت این قضیه هستند نیز در آنها رعب ایجاد گردد، لذا پاسخ باید در زمان باشد که امروز اسم سیلی اول آمد؛ یعنی ادامه دارد و در پشت پرده خوف و رعب ایجاد گردد.

آنها منطق ندارند و این جنگل حیوانات که راه انداختند، پاسخ آن این است که این صدا باید برسد تا حیوان عقب بنشیند، لذا پاسخ باید درخور و متناسب در زمان خاص خودش صورت بگیرد، لذا نکاتی که عرض کردم هر کدام باید به تفصیل توضیح داده شود.

آنچه که الان روشن است بین سیره عقلای عالم است، یعنی اگر کسی دل به آیات کریمه نداده باشد و در فرآیند اجتهاد هم نیامده باشد و به دین ما هم نباشد سیره عقلای عالم این دو نکته را همراه خود دارد؛ یک، در مقابل زورگو که بی منطق است فقط باید پاسخ داد، منتها با تدبیر و درخور، دوم، پاسخ باید در شان و متناسب آن عنوان باشد عنوانی که بین عقلای عالم زیر سوال رفته، عزت و امنیت امت است./241/241/ح

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۲ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۲:۱۴
طلوع افتاب
۰۶:۱۵:۳۷
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۰۲
غروب آفتاب
۱۹:۵۱:۴۶
اذان مغرب
۲۰:۰۹:۴۹